سپندارمزدگان،روز عشاق ایرانی...
در ایران باستان، نه چون رومیان از سه قرن پس از میلاد، که از بیست قرن پیش از میلاد، روزی موسوم به روز عشق بوده است. در تقویم جدید ایرانی دقیقا مصادف است با ۲۹ بهمن، یعنی تنها ۳ روز پس از روز والنتاین فرنگی. این روز «سپندارمذگان» یا «اسفندارمذگان» نام داشته است.
سپندارمزد نگهبان زمین است و از آنجا که زمین مانند زنان در زندگی انسان نقش باروری و باردهی دارد جشن اسفندگان برای گرامی داشت زنان نیکوکار برگزار میگردد . ایرانیان از دیر باز این روز را روز زن و روز مادر و در حالت کلی این روز را روز عشاق می نامیدند که امروزه متاسفانه بجز زرتشتیان ، دیگر هم میهنان روز مادر را برابر با تقویم تازی ( عربی ) و روز عشاق را برابر با تقویم میلادی ( ولنتاین ) جشن میگیرند .
بیایید از این سال با یک شاخه گل به مادر ، همسر و یا عشقمان از این روز پر شکوه و باستانی که یاد آور این است که ما ایرانیان همیشه در اکثر مسائل خود ریشه ای داشته ایم و نیازی به ریشه بیگانه نداریم ، پاسداری کنیم و در ترویج دوباره آن کوشا باشیم .
واژه سپندارمزد در اوستا سپنته آرمئیتی آمده است و به چم ( معنی ) فروتنی و بردباری که خاص مادران است به کار آمده.
روز عشاق به همه ایرانی ها و همه دختر پسرایه گل مبارک باشه و امیدوارم که همتون به اونی که دوسش دارین برسین و قدر هم و دوست داشتن همدیگرو بدونید
نام ماه تاریخ روز و نام روز نام جشن
فروردین روز نوزدهم، روز فروردین جشن فروردگان
اردیبهشت روز سوم، روزاردیبهشت جشن اردیبهشتگان
خرداد روز ششم، روز خرداد جشن خردادگان
تیر روز سیزدهم، روز تیر جشن تیرگان
امرداد روز هفتم، روز امرداد جشن امردادگان
شهریور روز چهارم، روز شهریور جشن شهریورگان
مهر روز شانزدهم، روز مهر جشن مهرگان
آبان روز دهم، روز آبان جشن آبانگان
آذر روز نهم، روز آذر جشن آذرگان
دی روز یکم، روز هرمزد خرم روز
بهمن روز دوم، روز بهمن جشن بهمنگان
سپندارمذ روز پنجم، روز سپندارمذ جشن اسفندگان
======
اسفندگان
جشن اسفندگان (سپندارمذگان) یکی از جشنهای ایرانی است که در روز ۵ اسفند
برگزار میشود. ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه آوردهاست که ایرانیان
باستان روز پنجم اسفند را روز بزرگداشت زن و زمین میدانستند. اگرچه منابع
کهن از جمله ابوریحان این جشن را در روز پنجم اسفند ذکر کردهاند. ولی با
توجه به تغییر ساختار تقویم ایرانی در زمان خیام که پس از ابوریحان میزیست،
و سی و یک روزه شدن شش ماه نخست سال در گاهشماری ایرانی، تاریخ ذکر شده در
منابع کهن را باید به روز رسانی کرد. امروز بعضی زرتشتیان آنرا در روز
اسفند (سپندارمذ - پنجمین روز) از ماه اسفند (سپندارمذ) برابر با بیست و
نهم بهمن در گاهشماری خورشیدی امروزین برگزار میکنند. اما موبد کورش نیکنام
برگزاری جشنها با استفاده از گاهشماریهای سنتی با ماههای 30 روزه را
بیتوجهی به دانش نجوم و دستاوردهای خیام و موجب ناهماهنگی در جشنها
دانسته و لزوم توجه به گاهشماری ملی و رسمی با ماههای 31 روزه را یادآور
شده است.
بسیاری از پژوهشگران ایران شناس از جمله استادان ابراهیم پور داود، جلیل
دوستخواه، رضا مرادی غیاث آبادی، جلال خالقی مطلق و پرویز رجبی زمان درست
این جشن را پنجم اسفند میدانند و ابداعات جدید در انتقال آن به ۲۹ بهمن را
نادرست میانگارند.
استاد ابراهیم پورداود در سال ۱۳۴۱ خورشیدی، روز پنجم اسفند و جشن اسفندگان
را به عنوان «روز پرستار» پیشنهاد داد که پذیرفته شد و در تقویم رسمی نیز
ثبت گردید. ایشان خود در این باره نوشتهاند: "در میان جشنهای بزرگ ایران
باستان، سپندارمذگان جشنی است در پنجمین روز از اسفندماه. همین روز شایسته و
برازنده است که جشن پرستاران میهن ما باشد".
واژه اسفند
واژه فارسی «اسفند» در زبان فارسی امروز، از واژه پهلوی
«سپندارمت-Spandarmat» و اوستایی «سپِنتَه آرمَئی تی-SpentaArmaiti» بر
گرفته شده است
پیشینه
در گاهشماریهای گوناگون ایرانی، علاوه بر این که ماهها نام داشتند، هریک
از روزهای ماه نیز یک نام داشتند. برای نمونه روز نخست هر ماه «روز
اورمزد»، روز دوم هر ماه، روز بهمن (سلامت، اندیشه) که نخستین صفت خداوند
است، روز سوم هر ماه، اردیبهشت یعنی «بهترین راستی و پاکی» که باز از صفات
خداوند است، روز چهارم هر ماه، شهریور یعنی «شاهی و فرمانروایی آرمانی» که
خاص خداوند است و روز پنجم هر ماه، «سپندارمذ» بودهاست. سپندار مذ لقب ملی
زمین است. یعنی گستراننده، مقدس، فروتن. زمین نماد عشق است چون با فروتنی،
تواضع و گذشت به همه عشق میورزد. زشت و زیبا را به یک چشم مینگرد و همه
را چون مادری در دامان پر مهر خود امان میدهد. به همین دلیل در فرهنگ
باستان اسپندارمذگان را بهعنوان نماد مهر مادری و باروری میپنداشتند.
در هر ماه، یک بار، نام روز و ماه یکی میشدهاست که در همان روز که نامش
با نام ماه مقارن میشد، جشنی ترتیب میدادند متناسب با نام آن روز و ماه.
مثلاً شانزدهمین روز هر ماه، «مهر» نام داشت و که در ماه مهر، «مهرگان» لقب
میگرفت و میبینیم که چگونه هر جشنی با معنی و مفهوم عمیق خود برای مردم
شادی میآفرید
روز آبان در ماه آبان جشن «آبانگان» است یعنی جشن ستایش آب و روز آذر در
ماه آذر جشن «آذرگان» است یعنی جشن ستایش آتش و همین طور روز پنجم ماه
دوازدهم (اسفند)، «سپندارمذ» یا «اسفندار مذ» نام داشت که جشنی با همین
عنوان میگرفتند. «سپندارمذگان» روز زن و زمین است.
روز پنجم اسفندماه در همه گاهشماریهای ایرانی به عنوان روز جشن اسپندار مذگان شناخته میشود.
در باور ایرانى مرد داراى قدرت مردانگى و تفکر و خردورزى بیشترى است، در
برابر آن زن نیز داراى مهر ورزى، عشق پاک، پاکدامنى و از خودگذشتگى فراوان
ترى است که هر یک از این دو به تنهایى راه به جایى نبرده و حتى روند پویایى
گیتى را هم به ایستایى مى کشانند. اگر مردان بدنه هواپیماى خوشبختى اند،
زنان موتور آن اند که پیکره بى موتور و موتور بى بدنه هیچ کدام به تنهایى
به اوج سعادت نمى رسند بلکه ذره اى حرکت و جنبش هم برایشان ناممکن است.
اشوزرتشت خوشبختى بشر را وابسته به میزان دانش و خرد انسان مى داند نه
جنسیت و قومیت و رنگ و نژاد و از دیدگاه وى همه انسانها _ همه زنان و
مردان _ داراى حقوق برابرند. او دختران را در گزینش همسر آزاد شمرده و عشق
پاک و دانش نیک را دو معیار اصلى مى داند و خوشبختى همسران جوان را در
زندگى زناشویى در این مى داند که هر یک بکوشند تا در راستى از دیگرى پیشى
جویند.
آیینها
در این روز مردان به همسران خود هدیه میدادند. مردان زنان خانواده را بر
تخت شاهی مینشاندند و از آنان اطاعت میکردند و به آنان هدیه میدادند.
این یک یادآوری برای مردان بود تا مادران و همسران خود را گرامی بدارند و
چون یاد این جشن تا مدتها ادامه داشت و بسیار باشکوه برگزار میشد همواره
این آزرم و احترام به زن برای مردان گوشزد میگردید.
سپندارمزد نگهبان زمین است و از آنجا که زمین مانند زنان در زندگی انسان
نقش باروری و باردهی دارد جشن اسفندگان برای گرامیداشت زنان نیکوکار برگزار
میگردد . ایرانیان از دیر باز این روز را روز زن و روز مادر و در حالت کلی
این روز را روز عشاق می نامیدند
اختلاف در زمان برگزاری
هماکنون بعضی از زرتشتیان ایران، روز سپندارمذ (پنجم) از ماه سپندارمذ
(اسفند) را روز ۲۹ بهمن و روز جشن سپندارمذگان میدانند که نادرست است چرا
که جشنها و فاصلههای میان آنان در نوشتههای کهن ایرانی دارای تعریف و
اندازههای مشخصی است که به مانند دانههای یک زنجیر در پیوستگی کامل با
یکدیگر هستند. تغییر جای یکی از آنان، موجب گسست همه این رشته خواهد شد.
این پیوستگی چنانکه در منابع ایرانی آمده به این شکل است که جشن سده پس از
۴۰ روز از شب یلدا یا چله، و پس از ۱۰۰ روز از اول آبان قرار دارد. همچنین
جشن سده، پیش از ۲۵ روز از جشن اسپندگان است.
آیینها و دیگر نامها
این جشن را با نامهای جشن برزیگران هم نامیدهاند. در روز اسپندگان چند
جشن با مناسکی بهخصوص برگزار میشدهاست. نخستین آنان جشن مردگیران یا جشن
مژدگیران بود که ویژه زنان بود. در این روز مردان برای زنان هدیه
میخریدند و از آنان قدردانی میکردند. امروزه نیز بیشترین جنبهٔ مورد
تأکید در اسپندگان قدردانی از زنان است. در زمان گذشته -چنانکه ابوریحان
روایت کردهاست- عوام کارهای دیگری هم میکردند چون آیینهای جادویی برای
دورکردن خرفستران. اما ابوریحان این آیینها را تازه و نااصیل خواندهاست.
=======
نظر تعدادي از استادان ايرانشناس در باره زمان درست جشن اسفندگان
خبرگزاري ميراث فرهنگي_ گروه ميراث فرهنگي_ هر ساله به هنگام جشنهاي ملي،
تفاوت نظرهايي در باره زمان درست آنها پيش ميآيد. با توجه به نظر استادان
ايران شناس که همگي متفقالقول هستند، مشخص مي شود که زمان جشنها ميبايد
با گاهشماري ملي و رسمي ايران تعيين شود و بکارگيري گاهشماري يزدگردي درست
نيست.
استاد جليل دوستخواه با نقل نظر شادروان استاد ابراهيم پورداوود مينويسد:
در چندين دهه پيش از اين، به پيشنهاد استاد ِزنده يادم «ابراهيم پورداوود»،
روز پنجم اسفند به عنوان روز پرستار شناخته شده بود و به طور رسمي برگزار
مي شد و در اين روز، براي ارج گزاري خدمت ارزنده ي پرستاران، آيين هايي به
اجرا در مي آمد که در آنها با پيشکش شاخه هاي گل بيدمشک (گل ويژه ي
امشاسْپَند بانو اسپندارمذ در اسطوره هاي کهن)، پرستاران ميهنمان را مي
نواختند.
يادآوري مي شود که برخي از دوستان، با استناد به ديگرگوني گاه شمار خورشيدي
کنوني نسبت به گاه شمار باستاني، زمان برگزاري جشن ِ اسپندارمَذگان را شش
روز بازپس مي برند و در روز 29 بهمن ماه مي شناسند. اما همان گونه که پيشتر
هم روشنگري کردم، روز ِدرست و سزاوار ِ اين جشن، همان پنجم اسفندماه است.
در پاسخ به دوستاني كه 29 بهمن را جشن اسفندگان شمرده و با پيام هاي مهرآميزشان آن را «فرخنده باد !» گفته اند، نوشتم:
جشن اسپندارمذگان (اسفندگان) در پنجم اسفندماه (و نه 29 بهمن)، بر شما فرخنده باد !
همچنان بر اين باورم كه كاربرد گاهشماري خيامي (مشهور به جلالي)، نبايد ما را از پاسداشت يادگار نياكان ارجمندمان بازدارد.
برماست که همه ي جشن هاي يازده گانه ي با پسوند «- گان» از ماه دوم تا
دوازدهم را هم، مانند ماه يكم در همان روزهاي اصلي (روزهاي يكي شدن ِ نام
روز و ماه) برگزاريم و به روزهاي ديگري منتقل نكنيم تا انگيزه ي بنيادين
برگزاري آن ها از ياد نرود.
ما هم اكنون، جشن هاي نوروز، فروردينگان (فروردگان)، يلدا و سده را به
درستي در همان زمان هاي تعيين شده براي آن ها در روزگار باستان (يكم
فروردين، سي ام آذر و دهم بهمن)، برمي گزاريم. پس چرا در مورد جشن هاي
يازده گانه ي ارديبهشتگان تا اسفندگان، دچار اين آشفته كاري و سامانْ شكني
شده ايم؟
منبع: وبلاگ شخصي دکتر دوستخواه
----
استاد دکتر رضا مرادي غياث آبادي در پاسخ پرسشي نوشته است:
جشن اسفندگان يا سپندارمذگان برابر است با پنجمين روز از ماه اسفند در همه
گاهشماريهاي ايراني. در باره وجود دوگانگيها بايد گفت که جشنها و
فاصلههاي ميان آنها در متون کهن ايراني داراي تعريف و اندازههاي مشخصي
است که به مانند دانههاي يک زنجير در پيوستگي کامل با يکديگر هستند. تغيير
جاي يکي از آنها، موجب گسست کل اين رشته خواهد شد.
چنانکه در منابع ايراني آمده است، جشن سده پس از 40 روز از شب يلدا يا چله،
و پس از 100 روز از اول آبان قرار دارد. همچنين جشن سده، پيش از 25 روز از
جشن اسفندگان است.
اين اندازهها و فاصلههاي تعريف شده در متون و منابع کهن ايراني، تنها با
گاهشماري ايراني با ماههاي سي و يک روزه (مبدأ هجري خورشيدي فعلي) که
بزرگترين دستاورد دانش گاهشماري در جهان است، مطابق است؛ ولي با کتابچهاي
نوساخته که در چند سال اخير در ايران با نام سالنماي ديني زرتشتيان چاپ
ميشود، مطابقت پيدا نميکند. چرا که در اين کتابچه، فاصله 100 روزه از اول
آبان تا جشن سده به 106 روز، فاصله 40 روزه شب يلدا تا جشن سده به 46 روز،
و فاصله 25 روزه جشن سده تا اسفندگان به 19 روز رسيده است. اين فاصلهها
با هيچکدام از اسناد و منابع و تاريخنامههاي ايراني هماهنگي ندارد.
از اين رو، زمان درست شب يلدا برابر با شامگاه 30 آذر، جشن سده در 10 بهمن و جشن اسفندگان در 5 اسفند است.
منبع: سخني در باره زمان جشن اسفندگان در سايت شخصي